- ۱۸ فروردين ۹۳ ، ۱۰:۲۸
- ۱ نظر
برای نجات،
پسرانم، من، پدرم و پدارنش،
نقشه ای را تقسیم میکردند...
یکی کوچه،
آن یکی گودال،
یکی همسر،
آن یکی نوزاد،
یکی غربت,
دیگری زندان...،
...
یکی گنبد،
دیگری هم خاک,
یکی زائر،
دیگری تنها...
یکی روضه اش کل یوم و
دیگری هم مادر... ،
و هر چه از غم ها ماند،
سهم زینب (س) شد... .