- ۲۱ تیر ۹۲ ، ۲۲:۴۵
- ۰ نظر
آنوقت از تنهایی می نالیم .
واقعا در این سحرها انسان،
جنگ برای بقا را به خوبی لمس میکند ...
تاریخ: سفره ی صحری صبحمان !
خدا می داند،
تا برایمان مشکلی پیش نیاید، یادش نمی کنیم...
و ما می دانیم که وقتی یادش میکنیم، رحمتش را روان میکند.
... پس مهمانی اش را در سختی قرار داد تا به ما محبت کند ...
و شاید دلیل سختیش اخلاق بد ما ست.
میگفتند میلاد شبیه حسام بود ...
حالا میلاد (نه خودش میگفت ،علی) پر کشید و رفت ...
حالا همه فهمیدند که شبیه او نبودم ...
پی نوشت:
دوستی برایم آرزوی خیر کرد (!) و گفت :
روزی هم میشود که میگویند حسام که رفت همان است که شبیه علی ،همان میلاد بود !
درگوشی:
غرق شدن 6 دوست به همراه مربیشان میلاد شیرزاد در دریای خزر.
به این حرمت خون میگویند !
با قاتلان شحاته دست دوستی دارد...
و دوستان آن قاتلان او را به مبارکی سرنگون کردند ...
پی نوشت:
به مناسبت مرسی که فقط اسم اسلام گرایان را خراب کرد ...